زندگینامه آلبرت انیشتین+ عکس رنگی!

ساخت وبلاگ

http://kimiagari.persiangig.com/Picture/manabe%20konkoor/Albert-Einstein.jpg

سلام . صبح جمعه به سرم زد که یه پست باحال بگذارم ... زندگی نامه ی آلبرت انیشتین رو بخونید جالبه توی ادامه ی مطلب زندگی نامه رو به همراه عکس رنگی و با کیفیت براتون گذاشتم میتونید دانلودش کنید و به عنوان Wallpaper هم ازش استفاده کنید . اگه خوشتون اومد http://kimiagari.persiangig.com/Picture/manabe%20konkoor/like.jpg فراموش نشه .


سلام . صبح جمعه به سرم زد که یه پست باحال بگذارم ... زندگی نامه ی آلبرت انیشتین رو بخونید جالبه توی ادامه ی مطلب زندگی نامه رو به همراه عکس رنگی و با کیفیت براتون گذاشتم میتونید دانلودش کنید و به عنوان Wallpaper هم ازش استفاده کنید . اگه خوشتون اومد http://kimiagari.persiangig.com/Picture/manabe%20konkoor/like.jpg فراموش نشه .

آلبرت انیشتین
دانشمند آلمانی (۱۸۷۹- ۱۹۵۵)
«آلبرت انیشتین» در چهاردهم مارس ۱۸۷۹ در شهر «اولم» واقع در ناحیه «ورتمبرگ» آلمان متولد شد. وقتی که آلبرت یک ساله بود، خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردیدند. پدر آلبرت، هرمان انیشتین، کارخانه کوچکی برای تولید محصولات الکتروشیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود، از آن بهره برداری می‌کرد. وی از لحاظ عقاید سیاسی با حکومت پروسی‌ها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش می‌کرد و صدر اعظم آن «بیسمارک» و ژنرال «مولتکه» و امپراتور پیر یعنی «ویلهم اول» را مورد تجلیل قرار می‌داد. مادر انیشتین که پائولین کوخ نام داشت، بیش از پدر زندگی را جدی می‌گرفت و از احساسات هنرمندانه‌ای برخوردار بود.
آلبرت کوچولو به هیچ عنوان کودک اعجوبه‌ای نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا سخن گفتن را بیاموزد؛ بطوریکه پدر و مادرش وحشت زده شدند که مبادا فرزندشان ناقص و غیرعادی باشد. اما بالاخره شروع به حرف زدن کرد، ولی غالباً ساکت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی کودکان را دوست نداشت. تحصیلات ابتدائی خود را طبق تعالیم کاتولیک گذراند و از آن لذت فراوان برد و حتی در دروسی که به شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت، چنان قوی شد که توانست در هر مورد که همشاگردانش قادر نبودند به سوالهای معلم جواب دهند، به آن‌ها کمک کند. انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدائی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد.
 
ذوق هنری
ذوق هنری انیشتین چنان بود که وقتی در سن پنج سالگی، پدرش قطب نمایی جیبی را به او نشان داد، خاصیت اسرار آمیز عقربه مغناطیسی تأثیر عمیقی بر وی گذاشت. زمانی که انیشتین پانزده ساله بود، حادثه‌ای اتفاق افتاد که جریان زندگی او را به سمت جدیدی سوق داد. پدر او در کار تجارت با مشکلاتی مواجه شد و صلاح را در آن دید تا کارخانه خود را در مونیخ بفروشد و جای دیگری را برای کسب و کار خود ترتیب دهد. از آنجا که وی خوش بین و علاقمند به کسب لذت بود، تصمیم گرفت به کشوری مهاجرت کند که زندگی در آن با سعادت بیشتری همراه باشد و به این منظور، ایتالیا را انتخاب کرد و در شهر میلان مؤسسه مشابهی را ایجاد نمود. هنگامیکه وارد شهر میلان شدند، آلبرت به پدر خود گفت که قصد دارد تابعیت کشور آلمان را ترک گوید، اما آقای هرمان به وی تذکر داد که این کار زشت و نابهنجار است.
 
دوران دانشجویی
در این دوران، مشهور‌ترین مؤسسه فنی در اروپای مرکزی به استثنای آلمان، مدرسه دارالفنون سوئیس در شهر زوریخ بود. آلبرت در امتحان ورودی این مؤسسه شرکت کرد، ولی بخاطر اینکه درعلوم طبیعی اطلاعات وسیعی نداشت، پذیرفته نشد. با این حال، مدیر دارالفنون زوریخ تحت تأثیر اطلاعات وسیع او راجع به ریاضیات واقع شد و از وی درخواست کرد تا دیپلم متوسطه‌ای را که برای ورود به دارالفنون لازم است، در یک مدرسه سوئیسی بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر کوچک «آرائو» که با روش جدیدی اداره می‌شد، معرفی کرد. وی بعد از یک سال اقامت در مدرسه مذبور، دیپلم لازم را بدست آورد و در نتیجه، بدون امتحان در دارالفنون زوریخ پذیرفته شد. با اینکه درس‌های فیزیک دارالفنون از هیچ گونه عمق فکری برخوردار نبود، اما حضور در آن‌ها آلبرت را تحریک کرد تا آثار استادان کلاسیک فیزیک نظری از قبیل بولترمان، ماکسول و هوتز را با حرص عجیبی مطالعه کند. آلبرت درست در اواخر قرن ۱۹، تحصیلات خود را به اتمام رساند و با مسأله مهم کسب شغل مواجه گردید. از آنجا که نتوانست مقام تدریس در مدرسه پلی تکنیک را بدست آورد، تنها راه باقی مانده این بود که چنین شغل و مقامی را در یک مدرسه متوسطه جستجو کند.
در سال ۱۹۱۰، آلبرت بیست و یک سال داشت و تابعیت سوئیس را بدست آورده بود. وی داوطلب شغل معلمی خصوصی گردید و پذیرفته شد. انیشتین از کار خود راضی بود؛ چرا که می‌توانست به پرورش جوانان بپردازد، اما بزودی متوجه شد که معلمان دیگر نیکی را از او ضایع و فاسد می‌کنند و این شغل را ترک کرد. بعد از مدتی، در دفتر ثبت اختراعات مشغول به کار شد و به شهر «برن» انتقال یافت. کمی بعد از انتقال به شهر برن، با می‌لواماریچ همشاگردی قدیم خود در مدرسه پلی تکنیک ازدواج کرد و حاصل آن دو پسر بود که اسم پسر بزرگ‌تر را آلبرت گذاشتند. کار انیشتین در دفتر اختراعات خالی از لطف نبود و حتی بسیار جالب به نظر می‌رسید. او وظیفه داشت، اختراعاتی را که به دفتر مذبور می‌آوردند، مورد آزمایش اولیه قرار دهد. شاید تمرین در همین کار موجب شده بود که وی با قدرت خارق العاده و بی‌مانند، بتواند نتایج اصلی و اساسی هر فرض و نظریه جدیدی را به سرعت درک و استخراج کند؛ چرا که انیشتین به قوانین کلی فیزیک علاقه داشت و به حقیقت درصدد بود تا میدان وسیع تجارت را به وجهی منطقی استنتاج کند.
در اواخر سال ۱۹۱۰ کرسی فیزیک نظری در دانشگاه آلمانی پراگ خالی شد. انتصاب استادان این قبیل دانشگاه‌ها طبق پیشنهاد دانشکده بوسیله امپراتور اتریش انجام می‌گرفت که معمولاً حق انتخاب خویش را به وزیر فرهنگ واگذار می‌کرد. تصمیم قطعی برای انتخاب داوطلب، قبل از همه، برعهده فیزیکدانی به نام «آنتون لامپا» بود و او برای انتخاب استاد، دو نفر را مد نظر داشت که یکی از آن‌ها «کوستاویائومان» و دیگری «انیشتین» بود. یائومان این پیشنهاد را رد کرد و انیشتین پس از کش و قوس‌های فراوان، این مقام را پذیرفت. دو ویژگی انیشتشن موجب شد که استاد زبردستی گردد: نخست اینکه، علاقه فراوانی داشت تا برای عده بیشتری از همنوعان خود و بخصوص کسانی که در حول و حوش او می‌زیستند، مفید باشد. ویژگی دوم، یعنی ذوق هنریش، وی را وا می‌داشت که افکار عمومی خود را به نحوی روشن و منطقی مرتب سازد. از سوی دیگر، روش تنظیم آن‌ها به نحوی بود که چه خود او و چه مستمعان از نظر جهان‌شناسی نیز لذت ببرند.
 
عزیمت از پراگ
انیشتین در مدتی که در پراگ تدریس می‌کرد، نه تنها نظریه جدید خود را بنا نهاد، بلکه با شدت بیشتری، نظریه خود درباره کوآنتوم نو را که در شهر برن شروع کرده بود، توسعه داد. با همه این تفاصیل، انیشتین به دانشگاه پراگ اطلاع داد که در خاتمه دوره تابستانی سال ۱۹۱۲ این دانشگاه را ترک خواهد کرد. عزیمت ناگهانی انیشتین از پراگ، سر و صدای زیادی را در این شهر بوجود آورد. در سر مقاله بزرگ‌ترین روزنامه آلمانی شهر پراگ نوشته شد:
 «نبوغ و شهرت فوق العاده انیشیتن باعث شد که همکارانش او را مورد شکنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترک کرد». انیشتین عازم شهر زوریخ گردید و در پایان سال ۱۹۱۲در سمت استاد مدرسه پلی تکنیک زوریخ مشغول به کار شد. شهرت انیشتین تا بدانجا رسیده بود که بسیاری از مؤسسات و سازمانهای علمی جهان علاقه داشتند که وی بعنوان عضو وابسته با مؤسسه ایشان در ارتباط باشد. مقامات رسمی آلمان، سال‌ها کوشش می‌کردند که شهر برلن نه فقط مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی، بلکه در عین حال کانون فعالیت هنری و علمی نیز محسوب گردد؛ بهمین جهت از انیشتین دعوت بعمل آوردند. انیشتین مدت کمی بعد از ورود به برلن، از همسر خویش هیلوا که از جنبه‌های مختلف با او توافق نداشت، جدا گردید. هنگامیکه به عضویت آکادمی پادشاهی انتخاب شد، سی و چهار سال سن داشت و نسبت به همکاران خود که از او مسن‌تر بودند، بیش از حد جوان می‌نمود.
فعالیت اصلی انیشتین در برلن این بود که با همکاران خویش و یا دانشجویان رشته فیزیک، درباره کارهای علمی مصاحبه و مذاکره نموده و آن‌ها را در تهیه برنامه علمی راهنمایی کند. هنوز یکسال از اقامت انیشتین در برلن نگذشته بود که در ماه اوت ۱۹۱۴ جنگ جهانی شروع شد. در طی جنگ جهانی اول، روزنامه‌های برلن همه روزه از وقایع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان سخن می‌گفتند. در عین حال، انیشتین در منزل خود با دختر عمه خویش الزا آشنایی پیدا کرد. الزا زنی مهربان و خونگرم بود و از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت؛ با این حال، انیشتین با او ازدواج کرد. جنگ بین المللی و شرایط معرفت النفسی که در نتیجه آن بر دنیای علم تحصیل گردید، مانع از آن نشد که انیشتین با حرارت فوق العاده به توسعه و تکمیل نظریه ثقل خویش بپردازد و با پیمودن راه تفکری که در پراگ و زوریخ در پیش گرفته بود، در سال ۱۹۱۶ توانست نظریه‌ای برای ثقل ارائه دهد. وی جاذبه عمومی را بنا نهاد که به کلی مستقل از نظریه‌های گذشته و از نظر منطقی دارای وحدت کامل بود.
اهمیت نظریه جدید به زودی مورد تأیید و توجه دانشمندانی واقع گردید که دارای قدرت خلاق علمی بودند. تأیید تجربی نظریه انیشتین، توجه عموم مردم را نیز به شدت جلب کرده بود. از این پس، دیگر انیشتین مردی نبود که فقط مورد توجه دانشمندان باشد. به زودی، او نیز همچون زمامداران مشهور ممالک، بازیگران بزرگ سینما و تئا‌تر، شهرت عام بدست آورد.
 
مسافرتهای انیشتین
تبلیغات مخالف و حملاتی که علیه انیشتین می‌شد، موجب گردید که در تمام ممالک جهان و در همه طبقات اجتماعی، توجه عموم مردم به سوی تئوریهای او جلب شود. در این زمان، انیشتین ابتدا به هلند و سپس به کشورهای چکسلواکی، اسپانیا، فرانسه، روسیه، اتریش، انگلیس، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر سفر کرد. اما نکته قابل توجه این است که وقتی انیشتین و همسر او به بندرگاه نیویورک رسیدند، با استقبال شدید و تظاهرات پرشوری مواجه شدند که به احتمال قوی نظیر آن هرگز هنگام ورود یکی از دانشمندان رخ نداده بود.
انیشتین به آسیا و کشورهای چین، ژاپن و فلسطین سفر کرد و این خاتمه سفرهای او بود. وی درسال ۱۹۲۴ بعد از مسافرتهای متعدد به اکناف جهان، بار دیگر در برلن مستقر گردید. حملات همچنان بر علیه او ادامه داشت و نظریات او را بعنوان بیان افکار قوم یهود و به سوی فاشیسم می‌دانستند. از این رو، انیشتین به شهر پرینستون در آمریکا رفت. در سال ۱۹۳۶ همسرش الزا از دنیا رفت و خواهر انیشتین که در فلورانس بود، به شهر پرینستون نزد برادرش آمد. در همین دوران، انیشتین تابعیت کشور آمریکا را پذیرفت. وی در سال ۱۹۴۵ طبق قانون بازنشستگی، مقام استادی مؤسسه مطالعات عالی پرینستون را ترک کرد، ولی این تغییر سمت رسمی، تغییری در روش زندگی و کار او به وجود نیاورد. او کماکان در پرینستون بسر می‌برد و در مؤسسه مذبور به تحقیقات خود ادامه می‌داد.
 
آخرین سالهای زندگی انیشتین
دوران تحقیق در شهر پرینستون آمیخته با اضطراب بود. هنوز ده سال دیگر از زندگی انیشتین باقی مانده بود؛ لیکن این دوره ده ساله، درست مصادف با عهد بمب اتمی بوده و بشریت، تمرین و آموزش خود را در این زمینه آغاز نمود. بنابراین، مسأله واقعی که برای او مطرح شد، موضوع چگونگی پیدایش بمب اتمی نبود.
سرانجام در روز هجدهم آوریل ۱۹۵۵ بزرگ‌ترین دانشمند و متفکر قرن بیستم، پیغمبر صلح و حامی محنت دیدگان جهان، مردی که احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهور‌تر از همه مردان جهان بوده است، در شهر پرینستون واقع در ممالک متحده آمریکای شمالی از زندگی، تفکر و مبارزه دست کشید و درگذشت.
در پایان به اظهار نظر برخی از مشاهیر درباره انیشتین می‌پردازیم:
 «پیشرفتی که انیشتین درباره طبیعت، نصیب معرفت ما کرد، از قدرت جهان امروز خارج است. فقط نسل‌های آینده مفهوم واقعی آن را درک خواهند کرد». «دکتر هارولددوز، رئیس دانشگاه پرینستون در آمریکا».
 «وی دانشمند بزرگ این عصر و به واقع یکی از جویندگان عدالت و راستی بود که هرگز با نادرستی و ظلم مصالحه نکرد». «جواهر لعل نهرو، نخست وزیر هند».

منبع : www.rahpoo.com
http://shimishop.ir/13418131481.png
معرفی سایتی در زمینه مواد شیمیایی - جمعه سیزدهم مرداد 1391
معرفی کامل رشته شیمی محض و کاربردی - جمعه سیزدهم مرداد 1391
دانلود کتاب تشریح مسائل مکانیک سیالات استریتر - پنجشنبه دوازدهم مرداد 1391
راهنمای حفظ کردن آسان جدول تناوبی - سه شنبه دهم مرداد 1391
دانلود و آموزش نرم افزار Chem 4D Demo - سه شنبه دهم مرداد 1391
گزارش کار بدست آوردن یا تخمین زدن صفر مطلق به روش برون یابی - دوشنبه نهم مرداد 1391
گزارش کار تعیین گرمای واکنش سود جامد درآب - دوشنبه نهم مرداد 1391
گزارش کار اندازه گیری دانسیته هوا - یکشنبه هشتم مرداد 1391
گزارش کار بمب کالریمتر جهت تعیین آنتالپی - یکشنبه هشتم مرداد 1391
سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 347 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1391 ساعت: 7:53

نظر سنجی

سایت صنایع شیمیایی...

خبرنامه