ضرورت‌های گزارشگری‌ چندرسانه‌ای

ساخت وبلاگ
براى تهيه يک گزارش چندرسانه اى خوب بايد مطمئن شد که عناصر ديدارى و شنيدارى گوناگونى براى آن وجود دارد. اين عناصر و پيچيدگی و جذابيت بافت آنها در هم است که گزارشی را برجسته و متفاوت می کند.در گزارشگری هم مثل داستان نويسی نحوه ی برخورد، نگارش و همگذاری يک گزارش است که آن را خوب يا بد می کند. يکی از دلائل اين موضوع وجود عوامل مشترک ميان يک گزارش با يک داستان يا فيلم است.

براى تهيه يک گزارش چندرسانه اى خوب بايد مطمئن شد که عناصر ديدارى و شنيدارى گوناگونى براى آن وجود دارد. اين عناصر و پيچيدگی و جذابيت بافت آنها در هم است که گزارشی را برجسته و متفاوت می کند.

در گزارشگری هم مثل داستان نويسی نحوه ی برخورد، نگارش و همگذاری يک گزارش است که آن را خوب يا بد می کند. يکی از دلائل اين موضوع وجود عوامل مشترک ميان يک گزارش با يک داستان يا فيلم است.

داستان تخيلی خوب ترکيبی است از شخصيت های جذاب و به خوبی توصيف شده، حوادث مهيج، برخوردها، تضادها، رويدادهای پيش بينی نشده و گهگاه خوشی ها يا اندوه های بزرگ. يک گزارش هم به همين عوامل برای جذاب تر شدن و جلب مخاطب نياز دارد. تفاوت اصلی در اين است که گزارش بايد در محدوده ی آنچه واقع شده باقی بماند.

مشکل اين است که رويدادهای واقعی نقطه ی شروع و جريان و پايان مشخصی ندارند و معمولا ساختار آنها نامنظم است. شخصيت ها در زندگی واقعی الزاما نقش شان را پيوسته و خوب بازی نمی کنند و فاصله ی ميان نقش بازی کردن و واقعيت زندگی شان به هم ريخته است.

اين آشفتگی در زندگی و در طول زمان قابل درک است، اما در گزارش کردن يک رويداد قابل استفاده و تعقيب نيست. گزارش هم بايد مثل داستان تخيلی نقطه ی شروع، جريان و پايان مشخصی داشته باشد. گزارشِ خوب برای بيان غيرمغشوش و قابل درک يک واقعه  بايد از روش های داستان پردازی استفاده کند.

البته گزارشگر نمی تواند اصل حوادث و مسير وقايع را دستکاری کند، اما بايد خط روائی مناسب و مفهومی برای داستان اش پيدا کند و ماجرا را به دقت و از بيشترين زاويه های ممکن ارائه کند تا تصويری حتی الامکان کامل و جامع از موضوع را بدون آن که ملال آور و خسته کننده بشود به مخاطب منتقل کند. فوت و فن داستان پردازی در اينجا به کار گزارشگر می آيد.

اما گزارشگر چندرسانه ای اسباب ديگری نيز در اختيار دارد که به کار او در آسان فهم کردن موضوع و انتقال بيشترين اطلاعات در کمترين کلام کمک می کند. گزارشگر آنلاين امکان افزودن عکس، صدا، فيلم، نقشه و آمار را برای بيان سريع و ساده ی يک وضعيت و نمايش گوشه های متفاوت يک رويداد را در اختيار دارد.

البته حتی در گزارشگری چندرسانه ای هم نحوه ی نگارش و توانائی گزارشگر در پرداخت داستانی مطالب اش نقش مهمی دارد. اما رمز و کليد خاصی به جز «خواندن، خواندن، خواندن، نوشتن، نوشتن و نوشتن» وجود ندارد که کسی را داستان نويس يا  گزارشگر زبده ای بکند. تکرار تجربه های خواندن و نوشتن راهگشای نويسندگی و گزارشگری است.

آنچه قابل آموزش و آموختن است، روش ها و فنونی است که مثلا چگونه مخاطب را در همان سطرهای اول نوشته به موضوع گزارش جذب کنيد و يا با چه نوع گريزهایی او را از نيمه کاره رها کردنِ گزارشِ خودتان و رفتن به جاها و صفحه های ديگر باز بداريد.

برای اين منظور گزارشگر بايد خواسته ی مخاطب اش را بشناسد و اولا موضوعی متناسب با اين خواست برای گزارش اش انتخاب کند و ثانيا به سوال های احتمالی مخاطب اش پاسخ بدهد. در نتيجه اولين کارِ يک گزارشگر جمع آوری بيشترين اطلاعات ممکن در يک زمينه و سپس تنظيم و انتقال آن اطلاعات به شکلی مفهوم و جالب به مخاطبان اش است.

اما نقش گزارشگر فقط نقشی منفعل و ابزاری در جمع آوری اطلاعات  نيست، بلکه از راه گزينش های او از زوايای يک موضوع است که مخاطبان فرصت می يابند مسير يک رويداد را در حداقل وقت اما با دقت و درستی دنبال کنند. طرح پرسش های مناسب و هوشمندانه از جانب گزارشگر است که به بازشدن گره های يک داستان کمک می کند.

گزارشگری، يافتن پاسخ برای سوال های کليدی ای است که پيش تر از آنها حرف زده ايم: کی، چی، کِی، چرا، کجا، و چطور. هر گزارشی چه به شکل متن و چه به صورت ترکيبی از متن، تصوير، صدا، و نقشه ها، بايد پاسخگوی اين سوال ها باشد.

اين ها سوال هایی است که معمولا برای همه ی ما وقتی می خواهيم موضوعی را بفهميم، مطرح است و همين سوال هاست که مخاطب ها مايلند گزارشگر به آنها پاسخ بدهد.

اولين جمله ی يک گزارش بسيار حساس است. معمولا با همان يکی دو جمله نخست است که مخاطب تصميم به پی گرفتن يک داستان يا رها کردن آن می گيرد. هر چه آن جمله ها در دادن اطلاعات کامل تر باشند، تصميم گيری برای مخاطب آسان تر می شود و احتمال ناديده گرفتن يک گزارش به دليل نارسا بودن مقدمه اش کمتر. به خصوص در گزارش آنلاين بايد در نظر داشت که همين سطر خلاصه و حداکثر يک یا دو پاراگراف اوليه است که احتمالا در صفحه ی اصلی نشان داده می شود ‪ و تصميم گيری برای پی گرفتن موضوع در همين فرصت کوتاه صورت می گیرد.

از اين رو اين جمله يا پاراگراف  بايد به خودی خود کاملا رسا و مفهوم باشد و به روشنی بگويد که گزارشگر چه چيزی برای مخاطب فراهم کرده و به مخاطب فرصت بدهد که تصميم بگيرد آيا گزارش را دنبال خواهد کرد يا نه. تمرين خوبی در اين زمينه مراجعه به سايت های معتبر خبری و خواندن عناوين گزارش ها و خلاصه ی آنها در صفحه ی اول است. ببينيد خلاصه های درج شده در اين صفحات به سوال های اصلی جواب داده يا نه و حُسن يا عيب هر کدام را بررسی کنيد.

مثلا اگر به  اين يک سطر خبر نگاه کنيد، می بينيد تمام اطلاعات در همين سطر کوتاه آمده است: «روز گذشته برخورد دو قطار در بمبئی به علت خرابی سيستم کنترل خطوط راه آهن بيست نفر را کشت.»

کی: بيست نفر
چی: کشته شدند
کِی: ديروز
چطور: در اثر برخورد دو قطار
کجا: در بمبئی
چرا: به علت خرابی سيستم کنترل خطوط راه آهن

بعضی اوقات «چرا» و «چطور» در يک رويداد يکی هستند. بعضی وقت ها هم به جای «چرا» بايد «چندتا» و «چه مقدار» را گذاشت.

اما در گزارشگری چندرسانه ای، خواسته های مخاطب از اين اطلاعات اصلی فراتر می رود. مثلا وقتی گزارشی در باره ی يک نقاش تهيه می کنيد، نمونه ای از نقاشی های او بخشی از «چی» و «چطور» گزارش شماست. یا صفحه ها در کيفيت نوازندگی جليل شهناز صحبت کردن جای يک تکه صدای تارنوازی او را نمی گيرد.

اگر با هنرمندى مصاحبه مى کنيد، حتما اجازه ی استفاده و نمايش نمونه هایی از کارش را بگيريد. اگر از يک محل گزارش مى دهيد، نقشه ی آنجا، تصويرهایی از محل، جزوه هایی از تاريخ آن را فراهم کنيد. از عکس و تفصيلات قديمى نسخه بردارى کنيد و در مجموع فضاى کاملی در اطراف موضوع تان بسازيد.

نوع اين سوال ها و جهت ادامه ی توضيح های يک گزارشگر را مخاطب های او تعيين می کنند. خبر يا گزارش در خلاء اتفاق نمی افتد. بايد خطاب به کسی و متناسب با خواست های آنها تنظيم شود. اگر آنچه گزارش می کنيد برای مخاطب شما جذاب نباشد، ارزش گزارش کردن ندارد. اشاره ی کوتاهی به شناسایی مخاطب در اينجا بی مورد نخواهد بود.

مخاطب شما می تواند کسانی در سطح بين المللی، ملی، استانی، شهری، محله ای و يا حتی محدوده ای کوچک از آشنايان شما در کوچه ی محل زندگی تان باشد. ممکن است جمعی با بافتی پراکنده و با سابقه و علائق متفاوت باشند يا با نقطه ی توجهی متمرکز بر يک موضوع خاص.

مخاطب های بين المللی يک سايت می توانند گروهی تخصصی اما کلی مثلا علاقمندان به ورزش باشند يا جمع ويژه ای که به ورزش شمشيربازی علاقمند هستند يا کسانی که لباس ها و وسائل شميشيربازی می فروشند.

شما بايد مخاطب خود را بشناسيد و مطالب درخور و مربوط به آنها را فراهم کنيد. يادتان باشد که اگر گزارش شما به آنها مربوط نباشد آن را نخواهند ديد.

گاهی اوقات گزارش هایی که برای عموم تهيه شده اند با اندکی پژوهش بيشتر می توانند به گزارش های ويژه برای گروه های تخصصی تبديل شوند. آنچه در ساخت گزارش اهميت دارد تازگی برخورد با مسأله و جذابيت آن است. تازگی، اما الزاما، به معنای بی سابقه بودن نيست.

تازگى و نونگارى هيچ تناقضى با شنيدنى/ ديدنى بودن ندارد. اصل هشيارانه نگاه كردن و پيدا كردن گوشه هاى ناگفته در يک داستان است. حتی اگر داستانى بارها گفته شده باشد.

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 246 تاريخ : جمعه 6 خرداد 1390 ساعت: 2:6

نظر سنجی

سایت صنایع شیمیایی...

خبرنامه