سنن اينترنت خوانی

ساخت وبلاگ
همچنان که در نشريات چاپی شکل ظاهری و صفحه بندی آن در جلب مخاطب نقش دارد، در صفحات اينترنت هم نحوه ی همگذاری مطالب در کارکرد آنها تاثير زيادی دارد. اين تاثير به دليل يک تفاوت اساسی ميان خوانش متن چاپی و اينترنتی بارزتر می شود. پژوهش ها می گويند که کاربران اينترنت، قبل و در جريان خواندن، بيشتر از اين که متنی را کلمه به کلمه بخوانند، آن را مرور(اسکن) می کنند و از لابلای آن کلماتی خاص يا جمله هایی بلافاصله نظرشان را جلب می کند.


همچنان که در نشريات چاپی شکل ظاهری و صفحه بندی آن در جلب مخاطب نقش دارد، در صفحات اينترنت هم نحوه ی همگذاری مطالب در کارکرد آنها تاثير زيادی دارد. اين تاثير به دليل يک تفاوت اساسی ميان خوانش متن چاپی و اينترنتی بارزتر می شود. پژوهش ها می گويند که کاربران اينترنت، قبل و در جريان خواندن، بيشتر از اين که متنی را کلمه به کلمه بخوانند، آن را مرور(اسکن) می کنند و از لابلای آن کلماتی خاص يا جمله هایی بلافاصله نظرشان را جلب می کند.

به همين دليل است که توصيه هایی برای خوانش/ مرورِ آسان متن به گزارش نويسان اينترنتی می شود که:

  • کلمات مهم را با استفاده از رنگ يا اندازه ی حروف و يا روش های ديگر برجسته کنند.
  • با ميان تيترهای مناسب مطلب را تقسيم کنند.
  • با فهرست های نقطه ای، نکات برجسته را مشخص کنند.
  • تکه های جالبی از متن را در پنجره های کوچکی بگذارند که چشم گيرتر شود.

اين ملاحظات هر چند ظاهری است و جای اطلاعات اصلی در يک گزارش را نمی گيرد، اما هم به دريافت و فهم مطلب توسط مخاطبان اينترنتی کمک می کند و هم نموداری از دقت گزارشگر در ارائه ی مطلب است که برای ايجاد اطمينان در کاربرها مفيد است.

آنچه به يک گزارشگر آنلاين برای کارآمدتر کردن گزارش اش کمک می کند، مجموعه ای از اطلاعات درباره ی عملکرد کاربرها در صفحات اينترنت است. پژوهشی که دکتر جيکوب نيلسون و مؤسسه ی پژوهشی او در فاصله ی سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ انجام داده اند نتايج جالبی را در اين زمينه ارائه می کند.

به گفته ی آنها به طور متوسط کاربرها حداکثر ۲۸ درصد کلمه ها و به معنای جذب مفهوم آن حتی کمتر، يعنی حدود ۲۰ درصد کلمه ها در يک صفحه ی اينترنتی را می خوانند. اين خوانش همچنان که پيش تر هم اشاره کرديم در حين مرور چشم به صورت اسکن دريافت می شود.

تنها چيزی که اين پژوهش به روشنی نشان نمی دهد تعداد دقيق کلماتی است که خوانده می شود، زيرا هنوز تيم پژوهشی آنها فرمول رياضی دقيقی برای اين محاسبه پيدا نکرده است.

براساس اين پژوهش هر چند در فاصله ی سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ تغييراتی در نحوه ی استفاده از صفحات آنلاين پيش آمده، اما ساختار اصلی آن ثابت مانده است. يکی از تغييرات مهم اين بوده که دکمه ی برگشت به صفحه ی اصلی، که پيش تر دومين احتمال حرکتِ کاربرها بعد از ورود به يک صفحه بوده، به رتبه ی سوم تنزل پيدا کرده و دکمه ی راه اندازی نرم افزارها و افزونه هایی که برای ديدن همه ی مطالب يک صفحه لازم است جای آن را گرفته است.

هنوز اما رفتن به پيوندهای فعالی (Hyperlinks) که در متن گذاشته شده بالاترين جايگاه را در اين زمينه دارد. البته دکمه ی بازگشت به صفحه ی اصلی نيز هنوز با بودن در جايگاه سوم بسيار پر مصرف و از ضرورت های هر صفحه ی اينترنتی است.

در بخشی از پژوهش دکتر نيلسون که با کمک پژوهش ديگری از هارالد واينريخ  تهيه شده، نحوه ی عمل کاربرها در ۵۹۵۷۳ صفحه ی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از اين ميان ۱۴۳۳۶ صفحه به دلائل توقف کمتر از چهار ثانيه يا بيش از ده دقيقه و يا داشتن کمتر از ۲۰ کلمه در صفحه از مجموعه صفحه های مورد بررسی حذف شده و نتيجه گيری ها براساس ۴۵۲۳۷ صفحه ی باقی مانده که بين ۳۰ تا ۱۲۵۰ کلمه بوده اند صورت گرفته است. در جدول زير محور عمودی نشان دهنده ی زمان توقف کاربر در يک صفحه و محور افقی نشان دهنده ی تعداد کلمات در هر صفحه است. خط قرمز ميانگين تناسب زمان توقف به تعداد کلمه هاست.

در اين قسمتِ بررسی دکتر نيلسون با توجه به اين نسبت نتيجه گرفته است که هرچه تعداد کلمه ها در صفحه بيشتر باشد، زمان توقف کاربر هم طولانی تر می شود. متوسط دو محور اين جدول نشان می دهد که کاربرها برای خواندن دويست کلمه تقريبا ۳۰ ثانيه و برای خواندن ۱۲۰۰ کلمه نزديک به نود ثانيه در صفحه می مانند.

براساس اين نمودار هر کاربری به طور متوسط ۲۵ ثانيه وقتِ پايه در هر صفحه صرف می کند و برای هر ۱۰۰ کلمه حدود ۴/۴ ثانيه ی ديگر در آنجا می ماند. البته اين ارقام و محاسبات در مورد هر کاربری صادق نيست و فقط وضعيت ميانگين را نشان می دهد.

تعداد متوسط کلماتی که يک نفر با تحصيلات دانشگاهی (در زبان انگليسى) و عادتِ به مطالعه در دقيقه می خواند بين ۲۰۰ تا ۲۵۰ کلمه برآورد شده است. بر اين اساس می توان نتيجه گرفت که کاربرها در اين پژوهش فقط می توانند ۱۸ درصد کلمات را خوانده باشند.

اطلاعات ديگری که بعدا خواهيم ديد نشان می دهد که حتی همه ی اين وقت هم صرف خواندن نشده و بخشی از آن به چرخش در گوشه های ديگر يک صفحه گذشته است.

توجه به اين آمار و ارقام از اين نظر اهميت دارد که به گزارشگر اينترنتی اطلاعاتی در مورد آداب و عملکرد کاربرها می دهد که در تنظيم گزارش ها و تاثير آن تعيين کننده خواهد بود.

يک پژوهش ديگر در مورد گردش چشم و تمرکز کاربرها بر روی صفحه ی اينترنت هم جالب توجه است. در اين پژوهش که بر روی ۲۳۲ کاربر انجام شده، جهت نگاه آنها در هزاران صفحه ی آنلاين به صورت يک نقشه ی حرارتی ضبط شده است.

اين تصويرها، نمايشگر حرکت چشمِ کاربرها در سه سامانه ی متفاوت اينترنتی با محتوا و کاربرهای متفاوت است اما شکلِ کلیِ حرکتِ چشم کاربرها در نقشه ی حرارتی (قرمز نشان دهنده ی تمرکز بيشتر و زرد، آبی و خاکستری به معنی تمرکز کمتر) در هر سه سايت تقريبا يکی است.

نکته ی برجسته ی اين بررسی در عکس بالا اين است که شکل کلی خوانش کاربرها چيزی شبيه حرف F است. در سامانه های فارسی يا عربی، که از راست به چپ نوشته می شوند، همين بررسی شکلی کاملا قرينه ی اين حرف، از راست به چپ، را می سازد.

معنای اين شکل، که حرکت تقريبی چشم کاربرها را نمايش می دهد، اين است که:

  • کاربرها در وهله ی اول با يک چرخشِ افقیِ نگاه در بخش بالاتر صفحه آن را مرور می کنند. حرکتی که خط قرمز بالایی حرف F را می سازد.
  • حرکت بعدیِ نگاه باز هم افقی اما کمی پائين تر و با تمرکزی کمتر است. اين حرکت خط ميانی حرف F را تشکيل می دهد.
  • حرکت بعدی نگاه عمودی به محتوای ستون کناریِ چپ صفحه است، گاهی اين حرکت به آهستگی و با دقت انجام می شود و همين دقت است که خط نسبتا ممتد و عمودی در سمت چپ صفحه را می سازد.

البته اين شکل ها را نبايد به حرکت دقيقِ همه ی افراد در صفحات اينترنت تعبير کرد. بعضی اوقات اين شکل به حرف E شبيه تر می شود. اين نحوه ی خوانش تا حدی نيز تابع طراحی صفحه و جاسازی مطالب در آن است.

در سه نمونه ی بالا، در صفحه ی سمت چپ تکه های داغ تر (قرمز/ بيشتر خوانده شده) دقيقا نشان دهنده ی شکل F  است.

در نمونه ی ميانی که سايت فروش يک کالاست، خط ميانی F پائين تر از معمول قرار گرفته، زيرا در آنجا تصويری از کالای مورد فروش قرار داشته است. تکه ی قرمزی که در گوشه ی راست و بالای صفحه برجسته شده جائی است که دکمه های اضافه کردن کالا به چرخ خريد و دستورِ خريد قرار داشته است.

در نمونه ی سوم (سمت راست)، به علت اين که تيتر دوم مطلب از اولی بلندتر بوده، خط افقیِ ميانی بلندتر از خط بالا شده. جالب اين است که دو تيتر تعداد مشابهی خواننده داشته اند.

جيکوب نيلسون مفهوم اين شکل را اين طور تعبير می کند:

  • کاربرها نوشته ی شما را به طور کامل نمی خوانند. بعضی ها ممکن است با دقت و کامل به يک صفحه نگاه کنند اما آنها استثنا هستند.
  • هر چند پاراگراف اول يک صفحه ی اينترنتی بخت بيشتری برای خوانده شدن دارد اما احتمال خوانده شدن پاراگراف دوم هم به نسبت بقيه ی مطالب يک صفحه چشم گير است.
  • نکته ی ديگر توقف چشم کاربرها بر روی ميان تيترها و سر فصل هایی است که حاوی نوشته و اطلاعات و با حروف برجسته نوشته شده باشند. پژوهش بالا از مکث و دقت چشم کاربرها در اين نقاط در جريان مرورِ کلی (اسکن) صفحه توسط کاربر صحبت می کند.

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 258 تاريخ : سه شنبه 27 ارديبهشت 1390 ساعت: 21:36

نظر سنجی

سایت صنایع شیمیایی...

خبرنامه