چکيده
براي توليد کربن فعال مواد اوليهی گوناگوني مورد استفاده ميگيرند در اين تحقيق از پوست گردو، خاک اره حاصل از چوبهاي افرا و چنار که مواد کم قيمت و در دسترس هستند، به عنوان مواد اوليه ليگنوسلولوزيک استفاده شد با اعمال فعالسازي شيميايي (با اسيد فسفريک) بر اين مواد، کربن فعال توليد شد و سپس خواص جذبي هر يک از محصولات مورد بررسي قرار گرفت. بدين ترتيب نمونههايي با سطح ويژه بيش از m 2/gr 1350 و ميزان جذب يد mg/gr 1150 توليد شد. علاوه بر اين اثر هر يک از متغييرهاي فرايند نظير نوع ماده اوليه، نسبت آغشتگي، غلظت عامل فعال ساز شيميايي دماي تصفيه پايين، زمان اقامت در دماي پايين، دماي فعال سازي و زمان اختلاط بر خواص جذبي و بازده توليد کربن مورد بررسي قرار گرفت و بر اساس نتايج حاصل شرايط عملياتي بهينه توليد تعيين گرديد. همچنين باتوجه به نتايج مشخص شد که پوست گردو و خاک اره مواد ارزان قيمت با خواص فيزيکي مناسب براي توليدکربن فعال ميباشند.
چکيده
براي توليد کربن فعال مواد اوليهی گوناگوني مورد استفاده ميگيرند در اين تحقيق از پوست گردو، خاک اره حاصل از چوبهاي افرا و چنار که مواد کم قيمت و در دسترس هستند، به عنوان مواد اوليه ليگنوسلولوزيک استفاده شد با اعمال فعالسازي شيميايي (با اسيد فسفريک) بر اين مواد، کربن فعال توليد شد و سپس خواص جذبي هر يک از محصولات مورد بررسي قرار گرفت. بدين ترتيب نمونههايي با سطح ويژه بيش از m 2/gr 1350 و ميزان جذب يد mg/gr 1150 توليد شد. علاوه بر اين اثر هر يک از متغييرهاي فرايند نظير نوع ماده اوليه، نسبت آغشتگي، غلظت عامل فعال ساز شيميايي دماي تصفيه پايين، زمان اقامت در دماي پايين، دماي فعال سازي و زمان اختلاط بر خواص جذبي و بازده توليد کربن مورد بررسي قرار گرفت و بر اساس نتايج حاصل شرايط عملياتي بهينه توليد تعيين گرديد. همچنين باتوجه به نتايج مشخص شد که پوست گردو و خاک اره مواد ارزان قيمت با خواص فيزيکي مناسب براي توليدکربن فعال ميباشند.
واژههای کليدی : کربن فعال، فعال سازي شيميايي، سطح ويژه، عدد يد.
مقدمه
باتوجه به نياز فراوان صنايع مختلف نظير نفت وگاز، قند وگلوکز، نشاسته، نوشابه، تصفيه آب و روغن کشي به کربن فعال و عدم توليد اين ماده با کيفيت مطلوب در داخل کشور، لزوم توليد کربن فعال با کيفيت بالا و قيمت مناسب ضروری است. فرايندهايي که جهت تبديل ماده اوليه به يک محصول کربنيزه شده با ميزان خلل و فرج پايين (دراثر حرارت دهي) و يا کربن فعال با ميزان خلل و فرج بالا (در اثر حرارت دهي با اسيد فسفريک) وجود دارند، بر اساس واکنش و بر هم کنش بين بيوپليمرهاي مختلف ميباشند. اين بيوپلمرها عموماً سلولز و ليگنين ميباشند. اثر فعال سازي با اسيد فسفريک مربوط به کاهش قابل توجه دماي اين واکنشها است. باتوجه به اينکه اسيدفسفريک يک عامل قوي دهيدراسيون است لذا حضور آن ميتواند باعث گسسته شدن و سپس انجام واکنشهاي حلقوي شدن با مکانيسم يوني شود.
تجربی
مواد اوليه
پوست گردوي مورد استفاده براي توليد کربن فعال از باغهاي شهر ساوه تهيه شد. اين ماده ابتدا خشک و سپس به ترتيب در آسياب گلولهاي و نوساني خرد و سپس دانهبندي شد. چوبهاي چنار وافرا نيز از الوارشان تهيه شد. اين چوبها ابتدا خشک شدند و سپس توسط آسياب گلولهاي خرد و پس از آن دانهبندي شدند. آناليز مواد اوليه مورد استفاده براي توليد کربن فعال درجدول (1) ارائه شده است.
جدول (1) - آناليز مواد اوليه مورد استفاده براي توليد کربن فعال
ماده اوليه | سلولز (%) | همي سلولز(%) | ليگنين (%) | مواد قابل استخراج(%) | خاکستر(%) | رطوبت(%) |
پوست گرد و چوب افرا و چنار | 9/36 | 179 | 8/24 | 8/8 | 6/2 | 9 |
45 | 22 | 23 | 5/1 | 1/5 | 7 |
8/42 | 20 | 6/26 | 5/4 | 1/1 | 5 |
فعال سازي با اسيد فسفريک
براي توليد کربن فعال از ذرات پوست گردو و چوبهاي چنار وافرا با اندازه 100 - 45 استفاده شد. طي آزمايشهاي مختلف، مواد اوليه با نسبت آغشتگي 9/0-0 بااسيد فسفريک صنعتي با غلظتهاي30، 50 ،80 درصد وزني در دماي محيط به مدت 90ـ15 دقيقه بهم زده شدند تا اسيد امکان نفوذ به درون ساختار اوليه را پيدا کند. پس از آن مقدار 200-100 گرم نمونه درداخل کوره به حجم 3 m 03/0 قرار داده شد و گاز نيتروژن بافشار يک اتمسفر ودبي حجمي m 3/hr 01/0 از داخل کوره عبور داده شد .
به منظور کربنيزه شدن وتخريب ساختار مولکولي نمونه تا دماي تصفيه پايين در محدوده C 0 250-150، ماده اوليه حرارت داده شد و به مدت 4-2/1 ساعت دراين دما نگهداري گرديد. پس ا زآن دما افزايش داده شد تا به دماي فعال سازي مورد نظر رسيد اين دما در محدوده C 0 750-350 ميباشد. نمونه به مدت hr 3 در اين دما نگهداري شد و پس از آن تا دماي محيط خنک گرديد. پس از فعال سازي با اسيد، محصول جامد چندين بار توسط آب مقطر درحال جوش مورد شستشو قرار گرفت تا محلول حاصل از فيلتراسيون تقريبا خنثي شود (5/5< PH ). همچنين مقدار کمي از آب شستشو (تقريبا Ml 50) با محلول M 1/0 نيترات سرب { Pb(NO 3) 2 } به منظور بررسي وجود ترکيبات باقيمانده و پيوندهاي آزاد و يا در حال گسسته شدن فسفات مورد آناليز قرارگرفت. ازآنجا که هنگام کاربرد، درصورت وجود فسفات در کربن فعال، اين ماده با فلزات موجود در محلول واکنش ميدهد و فسفاتهاي نامحلول توليد ميکند، حذف آن بسيار مهم است درهنگام آزمايش نيز اگر رسوب فسفات سرب { Pb 3(PO 4) 2 } سفيد رنگ ظاهر ميشد، نمونه به مدت بيشتري مورد شستشو قرار ميگرفت تا زمانيکه ديگر رسوبي مشاهده نميگرديد. پس از شستشو نمونه دريک آون دردماي C 0 110 به مدت 3 ساعت خشک شد و سپس بازده توليد محاسبه گرديد.
آزمايشهاي کنترل کيفي
ميزان جذب يد کليه نمونههاي سنتز شده از يک محلول استاندارد يد مطابق روش ASTM D4607 اندازهگيري شد. بنا به تعريف ميزان جذب يد (برحسب ميلي گرم) از محلول استاندارد به ازاي هر گرم کربن فعال در شرايطي که غلظت محلول يد باقيمانده N 2/0 باشد، را عدد يد مينامند. سطح ويژه تعدادي از نمونهها نيز به روش جذب BET يعني سطحي تک لايه اتمهاي نيتروژن در دماي نيتروژن مايع ( C 0 196-) به دست آمد.
با افزايش نسبت آغشتگي عدد يد نمونههاي توليدي افزايش يافته و به يک حداکثر رسيده و پس از آن افزايش نسبت آغشتگي تاثيري بر خواص جذبي نمونههاي توليد شده نخواهد داشت. از لحاظ تئوري و با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادي فرايند و شرايط عملياتي، حداقل نسبت آغشتگي که در آن عدد يد نمونههاي توليد شده به حداکثر ميرسد، مناسب ترين نسبت آغشتگي ميباشد. اين حداقل نسبت آغشتگي در مورد چوب افرا، پوست گردو و چوب چنار به ترتيب 45/0، 71/0 و 48/0 به دست آمد.
در هنگام استفاده از اسيد 30/0 و 50/0 حداقل نسبت آغشتگي براي رسيدن به حداکثر خاصيت جذبي، درشرايط عملياتي معين تقريبا يکسان است و در هنگام استفاده از اسيد 80/0 اين نسبت کمي بيشتر میباشد. بالاتر بودن نسبت آغشتگي در اين حالت به علت اختلاط يکنواخت ماده اوليه واسيد است که در نتيجه نياز به مقادير بيشتر اسيد نيست.
تغييرات عدد يد با دماي تصفيه پايين به صورت يک منحني درجه دوم با يک ماکزيمم بوده و اين ماکزيمم همان دماي بهينه عمليات دما پايين است. دراين دما واکنشهاي تجزيه و دهيدراسيون صورت ميپذيرند. براي هر سه ماده اوليه اين دما خيلي نزديک به 0 C 200 است.اگر دماي تصفيه پايين، ازمقدار معيني بيشتر باشد باعث تشکيل قطران ميشود که منجر به انسداد خلل و فرج ميگردد به نحويکه در حين فعال سازي نيز ميتوان آنها را از کربن فعال جدا کرد. اگر زمان اقامت ماده اوليه در دماي پايين، کمتر ازمقدار معيني باشد با توجه به سينتيک واکنشهاي درحال انجام، تعدادي از آنها نميتوانندبه مراحل انتهايي خود برسند در نتيجه واکنشگر بطور کامل به محصولات تبديل نميشود وهمين عامل مانع از تخريب ساختار مولکولي ماده اوليه و کربنيزه شدن کامل آن ميشود که در نهايت بر روي خواص جذبي کربن فعال توليد شده اثرميگذارد.
همچنين اگر زمان فوق الذکر بسيار طولاني باشد نه تنها واکنشهاي تخريبي بطور کامل صورت ميپذيرند، بلکه احتمال وقوع واکنشهاي جانبي نيز مطرح بوده که ميتواند بر روي ساختار خلل و فرج ماده اوليه تاثير بگذارد. درفعال سازي به روش شيميايي با اسيد فسفريک يک انبساط درساختار چوب درمحدوده دمايي C 0 450-250 به وقوع ميپيوندد که مستقيماً به ايجاد وتوسعه خلل و فرج در دماهاي فعال سازي بالاتر مربوط است يک انقباض ابعادي ثانويه به موازات کاهش ميزان خلل و فرج در ساختار چوب پديد ميآيد. به دلايل فوق باافزايش دماي فعال سازي خاصيت جذبي کردن فعال افزايش يافته تا به مقدار ماکزيمم ميرسد. پس از آن با افزايش دما خاصيت جذبي کربن فعال کاهش پيدا ميکند. دماي فعال سازي بهينه براي چوبهاي چنار، افرا و پوست گردو به ترتيب C 0 400 ، C 0 420، C 0 450 است.
بازده به صورت نسبت وزني کربن فعال توليد شده به وزن ماده اوليه تعريف ميشود. با افزايش دما، بازده تقريبا به صورت خطي کاهش مييابد. در دماي فعال سازي بهينه براي سه ماده اوليه، بازده درحدود 40 تا 45 درصد است. نمونههاي فعال شده با اسيد فسفريک در مقايسه با نمونههاي توليد شده به روشهاي ديگر از بازده بالاتري برخوردار بوده که اين به علت گسسته شدن پيوندها دربيوپليمرها دردماهاي پايين توسط اسيد فسفريک است. سپس اين واکنشها بوسيله حلقوي شدن گسترده کامل ميشوند که همين عامل ميتواند باعث بازدههاي بالاي کربن به علت پيوند مواد متفرقه فرار به محصول کربن دار گردد. نتايج حاصل از ساير تحقيقات نشان ميدهد که افزايش بازده ناشي از باقي ماندن اوليه سلولز و هميسلولز در ساختار چوب است، اگر چه ساير بيوپليمرها مانند ليگنين نيز بطور مشابه ميتوانند، درساختار خلل و فرج شرکت کنند.
آناليزهاي عنصري نشان ميدهد که بين 2/0 تا 9/0 درصد وزني فسفر، پس از فعالسازي وعمليات گسترده ليچينگ در محصول باقي مي ماند. فسفر باقيمانده بطور فيزيکي پيوند برقرار ميکند و يا به طريقه شيميايي درساختار کربن وارد ميشود. زمان فعال سازي يکي از پارامترهاي فرايند بوده که تاثير قابل ملاحظهاي بر خواص جذبي نمونههاي توليد شده دارد. قرار گرفتن نمونه کربنيزه شده به مدت طولاني در دماي فعال سازي باعث انسداد مسيرهاي ورودي به خلل و فرج شده و منجر به کوچکتر شدن ابعاد خلل و فرج میشود لذا حجم خلل و فرج به ازاي واحد جرم کربن فعال کاهش مييابد.
در مورد پوست گردو، با افزايش زمان فعال سازي عدد يد افزايش يافته و به يک ماکزيمم میرسد، سپس کاهش پيدا کرده و تقريباً ثابت ميشود. اما در مورد چوب افرا و چنار دو مورد ماکزيمم مشاهده میشود که ماکزيمم بزرگتر را بايد به عنوان زمان فرايند درنظر گرفت. زمان فعال سازي بهينه براي پوست گردو در70 دقيقه و براي چوبهاي چنار و افرا نيز دو ساعت است.
باکاهش ابعاد مواد اوليه زمان لازم براي نفوذ عامل فعال ساز کمتر شده و در نتيجه زمان لازم براي اختلاط نيز کاهش مييابد. زمان اختلاط مناسب زماني است که پس از آن مخلوطي يکواخت حاصل گردد بطوريکه آغشته سازي ماده شيميايي درماده اوليه کافي باشد. با افزايش زمان اختلاط خواص جذبي نمونههاي توليد شده بهبود يافته و پس از رسيدن به يک ماکزيمم پس از آن افزايش زمان اختلاط تاثيري برخواص جذبي کربن فعال توليد شده ندارد.
نتيجهگيري
نتايج حاصل از انجام اين پژوهش به طور خلاصه عبارتست از:
1ـ پوست گردو و چوبهاي چنار و افرا مواد اوليه ارزان قيمت، در دسترس و بسيار مناسب براي توليد کربن فعال گرانول و پودري هستند.
2ـ کربن فعال حاصل از مواد فوق داراي کيفيت بسيار بالايي بوده و از خواص جذبي مناسبي نيز برخوردارند به طوريکه امکان توليد کربن فعال با سطح ويژه بيش از m 2g/r 1350 و عدد يد 1150 امکانپذير است.
3ـ اسيد فسفريک 50 درصد وزني مناسبترين عامل فعال سازي شيميايي است.
4ـ نسبت آغشتگي، دماي فعال سازي و زمان فعال سازي نسبت به ساير متغيرها از اهميت بيشتري برخوردار بوده و بر روي خواص نمونههاي توليد شده به شدت تاثير گذار است.
5ـ دراين روش بازده توليد کربن فعال در حدود 40 تا 45 درصد تغيير ميکند و با دماي فعال سازي و زمان فعال سازي نسبت عکس دارد.
مراجع
M.S Solum ,R .J Pugmire M.Jagtoyen F Derbyshire, Carbon, Vol 33. 1247-1254, 1995.
John J.Mcketta , Inorganic Chemicals Handbook ,Marcel Dekker, New York , USA, 1993.
ASTM Standard for Activated Carbon , ASTM D4607, 1990.
ASTM Standard forf Activated carbon ASTM D819, 1977.
M.Jagtoyen and F.J. Deebyshire , Carbon , Vol31,1185-1191,1414,1997.
C.A.Toles ,W, E Marshall ,M.M. Johns , Carbon Vol35,1407,1414,1997.
C.E Byme and D.C Nagle Carbon Vol35, 259-266,1997.
W.T.Tsai C.Y.Chang , S.Lee ,Vol35, 1198-1200,1997
سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 245 تاريخ : سه شنبه 30 فروردين 1390 ساعت: 20:11